دوباره صبح شده دارم از در میرم
میدونم روزایه خوبم دارن هدر میرن
دور بریام همه از دم بیرن
ولی من از اونا بدتر دیدم
تو نگاشون بلوغه ولی قلبن پیرن
میکنن و میکنن و سریع بد در میرن (فرار میکنن)
با همین کاراشونه که تو مغزم میرن
منو که میبینی الان لشم میگم
من نه پی/مبرم نه پی منبرم
اینجا به امثالی مثل شما قیمت زدن
مث تویی که هرکی پا بده فابته
اگه راه بده دافته میگی دنیا بکامته اون تو دامته رامته
اینقدر میری جلو تا ب/ا بره رابطه همینا کارته
ولی بذار به من فقط بگن طرف وله حرم دله پای حرفم میمونم
حتی اگه سرم بره تنم بره فقط به من لقب بده
بگو لات کلمات بهت میگن قانون شهر
همینه که همه خوبا با هم الوده شن وارونه شن
اینقد میگم تا مغزا داغون بشن
اما دل منم یجورایی داغونه مرد
کم اورد و دیگه قید قانون زد
راه برو قدم بزن تنها تو شهر
به سکوت گوش کن همه حرفا توش هست

من نه با تویم من نه با اونام
من خسته از این خیابونام
من نه پادو ام من نه قانونام
من مردی از شهر بارونام
افکار بلنده حرفام برنده
میزنم و میگم هر بار با خنده
نیستم مث دور بریات
حرف بزن تا خالی بشه دق و دلیات
من همون که همش تو قلب خطره
از سر تا شب فکر حله مسئله
فرق بین ما شبه زهر و عسله
زندگی من واست که ضرب المثله
اگه بطلبه قلمه تا حرفامو بگم
یکم از زخمای مونده رو دلم بگم
تنها هم باشم کم نمیارم
ولی خوب از تنهایی متنفرم و
تو هم دلتو دست هر کسی نده
دل خوبه ولی اگه بشکنه بده
هآآ
چته چی دیدی؟ چرا چتی کلیدی
غم شدی و باریدی خون شدی پاشیدی
داری شبا حرفاتو با الکلا میگی از اونا میگی
تو دلت اشک و راه میدی ولی
من نه با تو ام من نه با اونا
فرق داره با کل دنیا قانونام
من نه با تو ام نه با اونا
فرق داره با کل دنیا قانونام