ببین ، زندگی رو شروع کن
تازه جوونی ، پاتو از روزگار ورندار
از زندگی ، نترس
یکی بود یکی نبود
دیگه نبود گنبد کبود
جاش آسمون خراش داشت
قد بلندشو به رخ من میکشید
میگفت بلند بشو
خم نشو
جلو هر کس و ناکس
به روی نا امیدی درو باز بست
پس برو سمت رویاتو عشقت
جلوتر یه تابلوست نوشته
گور بابای همه
کاری رو بکن که میطلبه تنت
دنیا رو خدا ساخت
بری پی آرزوهات
خیلی خیلی زوده تا منم بشم یه آدم عادی
و برم پی زن و زندگی
وقتی هنوز زنده ای
باید خرج کنی
عمرت رو توی راهه نو
تو میخوای عین همه بشی مهندس و دکتر
بشو ، اگه ، خودت دوست داری
میگم با والدینت باید دوست باشی
ولی نذار کسی مجبورت بکنه
سرکوبش بکنه
پرنده خیال تو
بذار راحت کنم خیالتو
چرا ، کاری رو میکنی که
تهش معلومه
کمی کار جدید
بابا کشف هم خوبه
یه لشکر توی هر آدم آدم هست
آره هر چقدر بخوای بازم آدم هست
درون خودت ، جوونی خودت
پس تنهایی میرسی به مقصود خودت
من منظورم اینه که ، تف به دنیا و مال و ثروت
جهانی شدن رویامه میرسم بهش پس
قاف
متن آهنگ
صبح مثنوی
ازقاف
ببین ، زندگی رو شروع کن
تازه جوونی ، پاتو از روزگار ورندار
از زندگی ، نترس
یکی بود یکی نبود
دیگه نبود گنبد کبود
جاش آسمون خراش داشت
قد بلندشو به رخ من میکشید
میگفت بلند بشو
خم نشو
جلو هر کس و ناکس
به روی نا امیدی درو باز بست
پس برو سمت رویاتو عشقت
جلوتر یه تابلوست نوشته
گور بابای همه
کاری رو بکن که میطلبه تنت
دنیا رو خدا ساخت
بری پی آرزوهات
خیلی خیلی زوده تا منم بشم یه آدم عادی
و برم پی زن و زندگی
وقتی هنوز زنده ای
باید خرج کنی
عمرت رو توی راهه نو
تو میخوای عین همه بشی مهندس و دکتر
بشو ، اگه ، خودت دوست داری
میگم با والدینت باید دوست باشی
ولی نذار کسی مجبورت بکنه
سرکوبش بکنه
پرنده خیال تو
بذار راحت کنم خیالتو
چرا ، کاری رو میکنی که
تهش معلومه
کمی کار جدید
بابا کشف هم خوبه
یه لشکر توی هر آدم آدم هست
آره هر چقدر بخوای بازم آدم هست
درون خودت ، جوونی خودت
پس تنهایی میرسی به مقصود خودت
من منظورم اینه که ، تف به دنیا و مال و ثروت
جهانی شدن رویامه میرسم بهش پس
قاف
قافم و قافله سالار قافیه ام
نافم رو با مافیا بریدهان