میگیرم زیر عکسات فندک
خاطرات از یاد رفتن
تصویرا سیاه سفید برفک
می‌شدی هرروز تو سردتر ‌بودی فکر رفتن
کشیدم الکلو سرمن
میگیرم زیر عکسات فندک
خاطرات از یاد رفتن
تصویرا سیاه سفید برفک
می‌شدی هرروز تو سردتر ‌بودی فکر رفتن
کشیدم الکلو سرمن
بهم گفتی عوض شدی
اره ولی عوضی نه
وقتی گرفت درونت درد
می‌ره بالا اَ لوله برف
میپیچم سم هواسم پرت
منو کردی ترک با هیچکی نمیزنم حرف
میپری باکی بعد من نمیاد رو لبم خنده نه
انگار شدم اَ دره پرت
رفتنت خطره مرگ
بود واسه من
گذشته ها گذشته
واست ساختم چقدر شعر
سلامتیت رفتم بالا چقدر پیک
چه شبایی صبح کردم دادم بدون تو خوب کلا رد
گیج گیجم جلوم شده تصویرا تار
از ذهنم نمیشی تو پاک
رو دیوارا شده فقط عکستو قاب
از ذهنم نمیشی تو پاک
میگیرم زیر عکسات فندک
خاطرات از یاد رفتن
تصویرا سیاه سفید برفک
می‌شدی هرروز تو سردتر ‌بودی فکر رفتن
کشیدم الکلو سرمن
میگیرم زیر عکسات فندک
خاطرات از یاد رفتن
تصویرا سیاه سفید برفک
می‌شدی هرروز تو سردتر ‌بودی فکر رفتن
کشیدم الکلو سرمن
تصویرا سیاه سفید
دیگه به تو نیازی نیست
همه جا بد منو میگی ولی خیالی نیست
تصویرا سیاه سفید
میگی حالا بیا ببین
دیدم تو تنهاییا بدون من چشاته خیس
واسه من اگه فردایی هم بود
چندباری هم سوخته ، فهمیدم تنهایی هم خوبه
شلوغیا چند سالی هست دوره از من
خیلی شبا فک میکردم دیگه واسم تمومه کار
شادیو هیچ انگیزه ای پیدا نشد درون ما
من دنبالتم تمومه شب تمومه سال
ببخش اگه نمیتونی دیگه کنی رو من حساب
توهم منو ببخش اگه همیشه بود خط چشام
میگیره به تن من همیشه تو ترکشات
نشد یه بارم بریم به سمت ارزشا
دوره منو خط کشیدی میخونم من از چشات