زیر پاهام پر گل
خاک آبیه
آسمونه بالا سرم شن
آب جاریه
رو هوا داره میخوره قِل
آفتابیه
نمیدونم داره میشه چم
داره میشه چم
امروز هوا چقدر عجیبه
سرخه
به رنگ خون ریخته روی زمینش
لبخند رضایت از فرط افکار پلیدش
بر چسب ضمانت میاد رو اخبار غریبش
پریده از کف کوه
بره بالا زود
میزنه زور
تا بیاد بارا روی کول
زمین دهن وا کرده داره میزنه نور
از آسمون
داره میزنه بالا پول
به رنگ شب
کردنم غرق تصویر خفه شم
کم کردن از تجمع ریخته توی جو شهر
سیاهه برگای دفترش سفیده خطشم
زیادی کلافه شده بگیر سر نخشم
تو ویترین خاک میخورن تارای صوتیم
نوازنده ی ارکستر خیابونی خوابیده
بیدارن اونایی که میکنن ابزارو تولید
شعرای بی ارزش به تن هنرم تابیده
زیر پاهام پر گل
خاک آبیه
آسمونه بالا سرم شن
آب جاریه
رو هوا داره میخوره قِل
آفتابیه
نمیدونم داره میشه چم
داره میشه چم
بزا بگم کامل تر
سکانس بعد
میده تصویر ساده از
شکاف بین حقیقت و کلمات من
تئاتر سرد تر از
لخت بودن توی برف
چشاتو ببندی میام به طرف تو
همینم
آزادم آزادی آزادن پیام صلح
پست ترین حرف ممکن هِی
شاید حل بشه مشکلت
سیستما فکارو گرم کردن
مغز سرد بشه کمپلت
چوب کردن لای چرخمون
این چرخه موندیه
مث آهنگای خوب
راکتن مث آب گندیده ی لای جوب
سکوتم کر کننده مث جیغه
کامتون تلخ
دلتنگ سر زدن
با کله تپه ساختن
نشستن جلوش به منظرش
نگاه کردنو روز به روز سایه ی مسخرش
بالاتر میرفت از برجای توی منطقش
نمیشه کم ازش
ایندفعه میاد کینه باش
من میسازم کلمه قشنگ تر از میکل آنژ
اینجا صدمه دیده هاش بیشتر از پیله هاش
پلک نزدن آسون نی واسه هضم دیده هاش
زیر پاهام پر گل
خاک آبیه
آسمونه بالا سرم شن
آب جاریه
رو هوا داره میخوره قِل
آفتابیه
نمیدونم داره میشه چم
داره میشه چم
متن آهنگ
داره میشه چم
اززمانی
زیر پاهام پر گل
خاک آبیه
آسمونه بالا سرم شن
آب جاریه
رو هوا داره میخوره قِل
آفتابیه
نمیدونم داره میشه چم
داره میشه چم
امروز هوا چقدر عجیبه
سرخه
به رنگ خون ریخته روی زمینش
لبخند رضایت از فرط افکار پلیدش
بر چسب ضمانت میاد رو اخبار غریبش
پریده از کف کوه
بره بالا زود
میزنه زور
تا بیاد بارا روی کول
زمین دهن وا کرده داره میزنه نور
از آسمون
داره میزنه بالا پول
به رنگ شب
کردنم غرق تصویر خفه شم
کم کردن از تجمع ریخته توی جو شهر
سیاهه برگای دفترش سفیده خطشم
زیادی کلافه شده بگیر سر نخشم
تو ویترین خاک میخورن تارای صوتیم
نوازنده ی ارکستر خیابونی خوابیده
بیدارن اونایی که میکنن ابزارو تولید
شعرای بی ارزش به تن هنرم تابیده
زیر پاهام پر گل
خاک آبیه
آسمونه بالا سرم شن
آب جاریه
رو هوا داره میخوره قِل
آفتابیه
نمیدونم داره میشه چم
داره میشه چم
بزا بگم کامل تر
سکانس بعد
میده تصویر ساده از
شکاف بین حقیقت و کلمات من
تئاتر سرد تر از
لخت بودن توی برف
چشاتو ببندی میام به طرف تو
همینم
آزادم آزادی آزادن پیام صلح
پست ترین حرف ممکن هِی
شاید حل بشه مشکلت
سیستما فکارو گرم کردن
مغز سرد بشه کمپلت
چوب کردن لای چرخمون
این چرخه موندیه
مث آهنگای خوب
راکتن مث آب گندیده ی لای جوب
سکوتم کر کننده مث جیغه
کامتون تلخ
دلتنگ سر زدن
با کله تپه ساختن
نشستن جلوش به منظرش
نگاه کردنو روز به روز سایه ی مسخرش
بالاتر میرفت از برجای توی منطقش
نمیشه کم ازش
ایندفعه میاد کینه باش
من میسازم کلمه قشنگ تر از میکل آنژ
اینجا صدمه دیده هاش بیشتر از پیله هاش
پلک نزدن آسون نی واسه هضم دیده هاش
زیر پاهام پر گل
خاک آبیه
آسمونه بالا سرم شن
آب جاریه
رو هوا داره میخوره قِل
آفتابیه
نمیدونم داره میشه چم
داره میشه چم