صبح به خير دست فروش
امروزو تو چي داري؟
ديروز جنس گريه بود
بگو امروزو داري تو خنده
همه رو دادي و رفته
بگو خب لبخندات چنده
اونا رَم گذاشتي کنار
بايد باز وايسم تا شنبه
يک نگاه هم بنداز به پلکام
فصل فصلِ اندوهه انگار
صبحا هم کابوس ميچينم
يه چيز بده ميخوام آروم بگيرم
يه چيز بده ميخوام آروم بگيرم
هر روز به جنگ ميرم
با تصويرِ خودم
با کسي که توويِ آينه من ميبينم
بدون يه روز ميشه
اين آينه خرد ميشه
همه خوبيا ميان دور و برم
ميشه دنيا مالِ من
غَرق ميشه اين حالِ بد
ديگه دستِ دست فروش
هيچوقت نيستش فالِ بد
ناآرومم طبقِ معمول
خودم بيکارم ولي فکرِ مشغول
زندگيامون مثلِ مجنون
ولي واسه يِ يه عشقِ مجهول
نيستش خيالي به آيندم
چون که تهِ تهِش بايد رفت
ميخوام اگه ازم يادکردن
بگن يه دليو شاد کرد رفت
اينا ميخوان سپهرِ فکر و خيالو
ولي اون که خورده دلخورياشو
ديگه وقت ني که چِت کني فکر کني تا صبح
با محبتت بم گفتي پاشو
وقتي که شدي غرقِ عشقش
اونوقت ميبيني يه دست گرفتت
دست خودت مياد سرنوشتت
حقته بايد پس گرفتش
هر روز به جنگ ميرم
با تصويرِ خودم
با کسي که توويِ آينه من ميبينم
بدون يه روز ميشه
اين آينه خرد ميشه
همه خوبيا ميان دور و برم
ميشه دنيا مالِ من
غَرق ميشه اين حالِ بد
ديگه دستِ دست فروش
هيچوقت نيستش فالِ بد
نميدونم توو قلبا جايي دارم
من و ميکروفونم توو اين چار ديوارم
دلم خوش به برفه و چايي داغم
خدا نگاه بنداز يه کم اين پايينا رَم
فروردين ميره اين آدم برفي
وقتي رفتم ميگن چقد راحت رفتي
وقتي دلت ميشکنه تو با هر حرفي
بايد بري توو تنهايي لا هر تفريح
کاش ريشه کنن باز اين گُلا توو خاک
نبينيم دست فروش يخ زده صبحا توو پارک
جنگ نباشه نبينيم ما کلاه رو تانک
به جاش از آينه بکنيم گرد و غبارو پاک
دست فروش دست فروش
امروزو تو چي داري برام
هر روز به جنگ ميرم
با تصويرِ خودم
با کسي که توويِ آينه من ميبينم
بدون يه روز ميشه
اين آينه خرد ميشه
همه خوبيا ميان دور و برم
ميشه دنيا مالِ من
غَرق ميشه اين حالِ بد
ديگه دستِ دست فروش
هيچوقت نيستش فالِ بد
متن آهنگ
دست فروش
ازبهزاد لیتو و سپهر خلسه با حضور سیاوش راد و آنیتا
صبح به خير دست فروش
امروزو تو چي داري؟
ديروز جنس گريه بود
بگو امروزو داري تو خنده
همه رو دادي و رفته
بگو خب لبخندات چنده
اونا رَم گذاشتي کنار
بايد باز وايسم تا شنبه
يک نگاه هم بنداز به پلکام
فصل فصلِ اندوهه انگار
صبحا هم کابوس ميچينم
يه چيز بده ميخوام آروم بگيرم
يه چيز بده ميخوام آروم بگيرم
هر روز به جنگ ميرم
با تصويرِ خودم
با کسي که توويِ آينه من ميبينم
بدون يه روز ميشه
اين آينه خرد ميشه
همه خوبيا ميان دور و برم
ميشه دنيا مالِ من
غَرق ميشه اين حالِ بد
ديگه دستِ دست فروش
هيچوقت نيستش فالِ بد
ناآرومم طبقِ معمول
خودم بيکارم ولي فکرِ مشغول
زندگيامون مثلِ مجنون
ولي واسه يِ يه عشقِ مجهول
نيستش خيالي به آيندم
چون که تهِ تهِش بايد رفت
ميخوام اگه ازم يادکردن
بگن يه دليو شاد کرد رفت
اينا ميخوان سپهرِ فکر و خيالو
ولي اون که خورده دلخورياشو
ديگه وقت ني که چِت کني فکر کني تا صبح
با محبتت بم گفتي پاشو
وقتي که شدي غرقِ عشقش
اونوقت ميبيني يه دست گرفتت
دست خودت مياد سرنوشتت
حقته بايد پس گرفتش
هر روز به جنگ ميرم
با تصويرِ خودم
با کسي که توويِ آينه من ميبينم
بدون يه روز ميشه
اين آينه خرد ميشه
همه خوبيا ميان دور و برم
ميشه دنيا مالِ من
غَرق ميشه اين حالِ بد
ديگه دستِ دست فروش
هيچوقت نيستش فالِ بد
نميدونم توو قلبا جايي دارم
من و ميکروفونم توو اين چار ديوارم
دلم خوش به برفه و چايي داغم
خدا نگاه بنداز يه کم اين پايينا رَم
فروردين ميره اين آدم برفي
وقتي رفتم ميگن چقد راحت رفتي
وقتي دلت ميشکنه تو با هر حرفي
بايد بري توو تنهايي لا هر تفريح
کاش ريشه کنن باز اين گُلا توو خاک
نبينيم دست فروش يخ زده صبحا توو پارک
جنگ نباشه نبينيم ما کلاه رو تانک
به جاش از آينه بکنيم گرد و غبارو پاک
دست فروش دست فروش
امروزو تو چي داري برام
هر روز به جنگ ميرم
با تصويرِ خودم
با کسي که توويِ آينه من ميبينم
بدون يه روز ميشه
اين آينه خرد ميشه
همه خوبيا ميان دور و برم
ميشه دنيا مالِ من
غَرق ميشه اين حالِ بد
ديگه دستِ دست فروش
هيچوقت نيستش فالِ بد