ما تو جایی بزرگ شدیم که تاریک داستاناش چندسال گذشته از تاریخ انقضاش
فاسد شد نصف بچه هاش شمشیر میارن از پشت مسجداش
ماها انتخاب کردیم که سرباز باشیم بعد کلی جنگ هنوز سرپاست حاجیت
مردی ثابت میشه تو فراز و نشیب من سنگینترم اگه رو ترازو باشیم
پرچم بالا حقیقت و میارم از سطل آشغالا
همه محافظ کار میشن با یه کاندوم ولی رنگا عوض میشه زیر کاربن
اینجا ارزش آدمارو سیری چند میدن وقتی شریعتی جک شد واسه خندیدن
اینجا شب ب شب رو سفره نون کم میارن بقعه ها بیشتر پول در میارن
اینجا هر مزخرفی و جدی میگیرن پخته شدن و توی کتری میبینن
حاجی بنایی که تو ساختی سالها ویرون ماه که همیشه پشت ابر نمیمونه
درمیاد خرابش کنه زمستون سر میاد بهارش کنه
من یه مردم که جیباش و خالی میشناسه سنگینیش رو آسفالت چاله میندازه
قول داد هیچوقت آروم نشینه واسه آزادی فردامون آجر بچینه
عین هوو آدمای پیروز میباخت میرسه به چیزایی که دیروز میخواست
تو قلبم زخم دوست و مهر دشمن وزنم نصف وزن بار پشتم
اینجا قهرمانم باشی پشت صفحه میزارن از کربلا برگردی پرده میزارن
چه آدمای ضعیفی که مشابه واسه ادامه زندگی مسابقه میدن
حرف نمیزنی چونکه دیوارها موش دارن؟ این دیوارارو بریز من این جنگ و دوست دارم
پرچم بالا حقیقت و میارم از سطل آشغالا
همین بذری که میکارم در آینده یه لشگرن میشناسی من و من آینه کشورم
اگه لکه دار نیستم و بازداشت میشم چیزاییو که میبینم و بازتاب میدم
واسه دید بلندم بخشنده باش
پرچم بالا حقیقت و میارم از سطل آشغالا واسه گوش مردمم تو پردش و نزن که من هنوز حرف دارم
متن آهنگ
پرچم بالا
ازساسان سونامی
ما تو جایی بزرگ شدیم که تاریک داستاناش چندسال گذشته از تاریخ انقضاش
فاسد شد نصف بچه هاش شمشیر میارن از پشت مسجداش
ماها انتخاب کردیم که سرباز باشیم بعد کلی جنگ هنوز سرپاست حاجیت
مردی ثابت میشه تو فراز و نشیب من سنگینترم اگه رو ترازو باشیم
پرچم بالا حقیقت و میارم از سطل آشغالا
همه محافظ کار میشن با یه کاندوم ولی رنگا عوض میشه زیر کاربن
اینجا ارزش آدمارو سیری چند میدن وقتی شریعتی جک شد واسه خندیدن
اینجا شب ب شب رو سفره نون کم میارن بقعه ها بیشتر پول در میارن
اینجا هر مزخرفی و جدی میگیرن پخته شدن و توی کتری میبینن
حاجی بنایی که تو ساختی سالها ویرون ماه که همیشه پشت ابر نمیمونه
درمیاد خرابش کنه زمستون سر میاد بهارش کنه
من یه مردم که جیباش و خالی میشناسه سنگینیش رو آسفالت چاله میندازه
قول داد هیچوقت آروم نشینه واسه آزادی فردامون آجر بچینه
عین هوو آدمای پیروز میباخت میرسه به چیزایی که دیروز میخواست
تو قلبم زخم دوست و مهر دشمن وزنم نصف وزن بار پشتم
اینجا قهرمانم باشی پشت صفحه میزارن از کربلا برگردی پرده میزارن
چه آدمای ضعیفی که مشابه واسه ادامه زندگی مسابقه میدن
حرف نمیزنی چونکه دیوارها موش دارن؟ این دیوارارو بریز من این جنگ و دوست دارم
پرچم بالا حقیقت و میارم از سطل آشغالا
همین بذری که میکارم در آینده یه لشگرن میشناسی من و من آینه کشورم
اگه لکه دار نیستم و بازداشت میشم چیزاییو که میبینم و بازتاب میدم
واسه دید بلندم بخشنده باش
پرچم بالا حقیقت و میارم از سطل آشغالا واسه گوش مردمم تو پردش و نزن که من هنوز حرف دارم