بدهکارتم دنيا اگه مردي بيا بگير
ازم مونده يه مشت عکس سياه سفيد
يه مقداري خون چشمام وصله هنوز به چشماي اون
يه احساس خوب
دورم همه چيزا عادي شدن
يه سري فنچي خودشونو لات ميدو نن
هر شب چن تا قرصو با آب مي خورن
هِد مي زنن هي مي کشن و حال مي کنن
اما کار من با تو يه شب تا صب
وقت مي بره روي تخت اتاقم
تو يا من ؟ کي قوي تره
داد بزن ممدرضا تنايي حريفمه
من به هر چي که مي خوام مي رسم
شوتم گل نميشه اما ريباند ميشه کرد
هر کي مي زنه مي خوره يه روزم
پس مي بينمت همه ي راها بسته نيست
بدهکار نوزده سال تنهاييَم واسه مرد شدن
واسه اونايي که خواستن شرمو کم کنن
واسه اونايي که سگ خورن
اما طرف حساب من تو نيستي مردمن
يه عمره خيلي مي ترسم از خودم
با همه بد شدم
بدهکار چشايي ام که باز خوابيدن
و کم کم دارن با کور شدن آشنا ميشن
زندگيه حلال و حرومو کشتن باکرگي قبل ِ ازدواج مرد
ملوان زبل تا مي تونست از جيب من و تو اسفناج خورد
اسکناس برد بي ناموسي افتخار شد
بهم اعتماد کن
با بقيه فرق دارم
بزن به حساب ما بقي ِ حرفامم
من عاشق واقعيتم
توام اگه مثل من عاشقي نترس
بدهکار مهربوني قلب يه زنم
اون که از بچگي صدام کرده پسرم
بدهکار يه مرد که خود عشقه
بدهکار خودش و چروک دور چشمش
بدهکار خدا سلامتيش مال من دلش مال شما
يه احساسي جداس
رابطه ي من با اون
قفله بهم دستامون
اين اشکالش کجاس
بدهکار کفني َم که مي پيچن دورم
خندتونو با چشمام مي بينم خودم
بدهکار دستايي َم که منو غسل ميدن
بدهکار يه خونه ي نقلي َم از جنس خاک
بدهکار يه مُشت گل که روي سنگ قبرم خشک ميشن
بدهکار خيليام
اونايي که بي خبر رفتن و معلوم نيس کِي ميان
متن آهنگ
بدهکرتم
ازشایع
بدهکارتم دنيا اگه مردي بيا بگير
ازم مونده يه مشت عکس سياه سفيد
يه مقداري خون چشمام وصله هنوز به چشماي اون
يه احساس خوب
دورم همه چيزا عادي شدن
يه سري فنچي خودشونو لات ميدو نن
هر شب چن تا قرصو با آب مي خورن
هِد مي زنن هي مي کشن و حال مي کنن
اما کار من با تو يه شب تا صب
وقت مي بره روي تخت اتاقم
تو يا من ؟ کي قوي تره
داد بزن ممدرضا تنايي حريفمه
من به هر چي که مي خوام مي رسم
شوتم گل نميشه اما ريباند ميشه کرد
هر کي مي زنه مي خوره يه روزم
پس مي بينمت همه ي راها بسته نيست
بدهکار نوزده سال تنهاييَم واسه مرد شدن
واسه اونايي که خواستن شرمو کم کنن
واسه اونايي که سگ خورن
اما طرف حساب من تو نيستي مردمن
يه عمره خيلي مي ترسم از خودم
با همه بد شدم
بدهکار چشايي ام که باز خوابيدن
و کم کم دارن با کور شدن آشنا ميشن
زندگيه حلال و حرومو کشتن باکرگي قبل ِ ازدواج مرد
ملوان زبل تا مي تونست از جيب من و تو اسفناج خورد
اسکناس برد بي ناموسي افتخار شد
بهم اعتماد کن
با بقيه فرق دارم
بزن به حساب ما بقي ِ حرفامم
من عاشق واقعيتم
توام اگه مثل من عاشقي نترس
بدهکار مهربوني قلب يه زنم
اون که از بچگي صدام کرده پسرم
بدهکار يه مرد که خود عشقه
بدهکار خودش و چروک دور چشمش
بدهکار خدا سلامتيش مال من دلش مال شما
يه احساسي جداس
رابطه ي من با اون
قفله بهم دستامون
اين اشکالش کجاس
بدهکار کفني َم که مي پيچن دورم
خندتونو با چشمام مي بينم خودم
بدهکار دستايي َم که منو غسل ميدن
بدهکار يه خونه ي نقلي َم از جنس خاک
بدهکار يه مُشت گل که روي سنگ قبرم خشک ميشن
بدهکار خيليام
اونايي که بي خبر رفتن و معلوم نيس کِي ميان